هــــــی
چرا ما دوست داریم در مورد همدیگه قضاوت کنیم .... برای چی در مورد هر موضوعی، اون چیزی که دوست داریم باید باشه و به بقیه هم همون رو میگیم (هـــان)
من دهه هفتادیم ... پر ادعا و به نظر خودم منطقی ...
چرا میگم منطقی ـم چون تمام تلاشم رو میکنم تا واقعیت ها رو ببینم ... چون دوست ندارم درباره هر چیزی یا هر کسی قضاوت کنم .... من منظقی ـم
چون دوست ندارم تو بحث ها منطق خودم رو به کسی القا کنم ... من منطقی ـم
میگم منطقی ـم .... آره پر ادعا هستم چون به نظرم آدم های منظقی ، آدم های بزرگی هستن ... پس من ادعا دارم آدم بزرگی هستم ....
خب شاید بگی چه ربطی به قضاوت داشت (خوش ـت میاد از خودت تعریف کنی!)
میگم منطقی ـم .... منطق من بهم اجازه نمیده کسی رو قضاوت کنم ... نمیگم نکردم چرا بعضی وقت ها قضاوت کردم ولی خب منم آدم ـم
قضاوت نمیکنم .... نه نمیخوام قضاوت کنم برا همین آدم تنهایی هستم .... آدم های مثل من تنها هستن چون دیگران اونا رو به چشم آدم های از خودراضی نگاه می کنن ... من تنهام چون نمیتونم به دیگران بگم در مورد من قضاوت نکنید ... من تنهام .... خیلی ها قضاوت دیگران رو باور میکنن برا همین من تنهام ...
.
.
.
.
نمیدونم منظورم رو فهمیدی یا نه ... ولی اینو یادت باشه رفیق من قضاوت ممنوعه